قاصدک

شعر و...

قاصدک

شعر و...

ای هنوز بی نظیر

ای هنوز بی نظیر

 

خسته ام از این کویر، این کویر کور و پیر 

این هبوط بی دلیل ، این سقوط ناگزیر 

آسمان بی هدف ، بادهای بی طرف 

ابرهای سر به راه ، بیدهای سر به زیر 

ای نظاره شگفت ، ای نگاه ناگهان 

ای هماره در نظر ، ای هنوز بی نظیر 

آیه آیه ات صریح ، سوره سوره ات فصیح 

مثل خطی از هبوط ، مثل سطری از کویر 

مثل شعر ناگهان ، مثل گریه بی امان 

مثل لحظه های وحی ، اجتناب ناپذیر 

ای مسافر غریب در دیار خویشتن 

با تو آشنا شدم ، با تو در همین مسیر 

از کویر سوت و کور ، تا مرا صدا زدی 

دیدمت ولی چه دور! دیدمت ولی چه دیر! 

این تویی در آن طرف ، پشت میله ها رها 

این منم در این طرف ، پشت میله ها اسیر 

دست خسته ی مرا ، مثل کودکی بگیر 

با خودت مرا ببر ، خسته ام از این کویر... 

 "قیصر امین پور"

 

کدام استقلال. کدام پیروزی

کدام استقلال

کدام پیروزی

حضور گم شده صد هزار آدم گم

حضور وحشی رنگ

طنین نعره مسلول و خنده مسموم

طنین دغدغه

                       جنگ

یکی به عربده می گفت

درود بر آبی

به هر کجا که روی رنگ آسمان آبی است

به طعنه گفت کسی با غرور و بی تابی

ولی نبود آبی

میان هیچ رگی خون هیچ کس

هرگز

درود بر قرمز

فضای ساده و سبز زمین آزادی

در انفجار صدای ترقه ها

                      در دود

90 دقیقه کدورت               ،

90 دقیقه کبود

در آستانه در

غریب و غم زده طفلی

کنار وزنه پیر

به فکر سنجش وزن هزار ناموزون

و پیرمردی گنگ

تکیده ، تشنه

به دنبال لقمه ای روزی

کدام استقلال

کدام پیروزی