-
آی سهراب
جمعه 16 اسفندماه سال 1387 20:38
آی سهراب آی سهراب کجایی تو کجا ؟ آی سهراب جهانی دگرست چشم ها را باید بست گوش ها کر بشوید ؛ فکر را در نهان خانه تردید ببندید به چوب با همه هستی خود غرق در پوچی دنیا بشوید دوست را باید کشت عشق را دفن کنید روز بارانی باید زیر چتری بروید پشت بر ابر کنید بگریزید به زیر سقفی گل نیلوفر را بشکنید از ساقه زندگی هستی پوچی است...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 29 بهمنماه سال 1387 19:25
هر وقت توی زندگی به یه در بزرگ رسیدی که روش یه قفل بزرگ بود نترس و ناامید نشو !!! چون اگه قرار بود باز نشه جاش یه دیوار میذاشتن.
-
نیمه پر لیوان
سهشنبه 22 بهمنماه سال 1387 19:01
این روزها که می گذرد شادم زیرا یک سطر در میان آزادم و می توانم هر طور و هر کجا که دلم خواست جولان دهم - در بین این دو خط – قیصر امین پور
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 7 بهمنماه سال 1387 08:33
اگه یه روز بغض گلوت رو فشرد ؛ خبرم کن ... بهت قول نمیدم که ... میخندونمت ولی می تونم باهات گریه کنم. اگه یه روز خواستی در بری ... حتماً خبرم کن ... قول نمیدم که ازت بخوام وایسی ، اما می تونم باهات بیام اما ... اگه یه روز سراغم رو گرفتی و خبری نشد... سریع به دیدنم بیا ... احتمالاً بهت احتیاج دارم...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 16 دیماه سال 1387 15:26
من واقعاً فرمول دقیقی برای موفقیت نمی شناسم ولی فرمول شکست را به خوبی می دانم سعی کنید همه را راضی نگه دارید. " بیل کازبی "
-
قیصر امین پور
چهارشنبه 6 آذرماه سال 1387 07:58
این روزها که می گذرد شادم این روزها که می گذرد شادم که می گذرد این روزها شادم که می گذرد . . .
-
شعر ناگفته
سهشنبه 14 آبانماه سال 1387 14:01
شعر ناگفته نه! کاری به کار عشق ندارم! من هیچ چیز و هیچ کسی را دیگر در این زمانه دوست ندارم انگار این روزگار چشم ندارد من و تو را یک روز خوشحال و بی ملال ببیند زیرا هر چیز و هر کسی را که دوستر بداری حتی اگر یک نخ سیگار یا زهر مار باشد از تو دریغ می کند ... پس من با همه وجودم خود را زدم به مردن تا روزگار دیگر کاری به من...
-
روز نوجوان
چهارشنبه 8 آبانماه سال 1387 09:03
روز نوجوان را به همه نوجوانان خوب و عزیز تبریک می گم.
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 19 مهرماه سال 1387 13:55
خدایا انسان بودن چه دشوار است ، چه زجری می کشد آن کس که انسان است و از احساس سرشار است . شاید آن روزی که سهراب نوشت : " تاشقایق هست زندگی باید کرد. " خبری از دل پر درد گل یاس نداشت . باید این گونه نوشت :" چه شقایق چه گل پیچک ویاس زندگی اجبار است. "
-
نمی خواهم بمیرم!
سهشنبه 9 مهرماه سال 1387 08:58
نمی خواهم بمیرم! نمی خواهم بمیرم با که باید گفت؟ کجا باید صدا سر داد در زیر کدامین آسمان روی کدامین کوه؟ که در ذرات هستی ره برد توفان این اندوه که از افلاک عالم بگذرد پژواک این فریاد! کجا باید صدا سر داد؟ فضا خاموش و درگاه قضا دور است زمین کر، آسمان کور است نمی خواهم بمیرم با که باید گفت؟ اگر زشت و اگر زیبا اگر دون و...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 25 شهریورماه سال 1387 16:55
وقتی عقیده عقده خوانده می شود و نور چراغ در آب ، مهتاب تلقی و متانت زمین ، زیر برف یخ می زند نان از یتیم می دزدیم و می فهمیم دزد ، اشتباه چاپی درد است.
-
به مناسبت درگذشت خسرو شکیبایی
جمعه 28 تیرماه سال 1387 21:44
چه ساده با گریستن خویش زاده میشویم و چه ساده با گریستن دیگران از دنیا میرویم و در میان این دو سادگی معنایی میسازیم به نام «زندگی»
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 28 تیرماه سال 1387 21:14
نا امیدی یعنی، باوری جز این که: خورشید فقط برای تو طلوع می کند!
-
رنج
چهارشنبه 8 خردادماه سال 1387 16:35
من نمی دانم و همین درد مرا سخت می آزارد که چرا انسان این دانا ، این پیغمبر در تکاپوهایش چیزی از معجزه آن سوتر ره نبردست به اعجاز «محبت» چه دلیلی دارد؟ چه دلیلی دارد که هنوز مهربانی را نشناخته است و نمی داند در یک لبخند چه شگفتی هایی پنهان است من بر آنم که در این دنیا خوب بودن به خدا سهل ترین کارست! و نمی دانم که چرا...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 2 خردادماه سال 1387 23:03
نمی دونم چرا همیشه لحظه های خوب زودتر از لحظه هایی که آدم حالش گرفته یا نارحته می گذره؟ به قدری عقربه های ساعت تند کار می کنه که یک ساعت مثل یک ثانیه می گذره... برعکس امشب که انگاری نمی خواد تموم شه!!!
-
انسان باش ، پاکدل و یکدل
جمعه 27 اردیبهشتماه سال 1387 16:02
نامه چارلی چاپلین به دخترش «جرالدین چاپلین» جرالدین دخترم از تو دورم ولی یک لحظه تصویر تو از دیدگانم دور نمی شود . اما تو کجایی ؟ در پاریس روی صحنه تئاتر با شکوه شانزه لیزه ؟! این را می دانم و چنان است که گویی در این سکوت شبانگاهی آهنگ قدم هایت را می شنوم ، شنیده ام نقش تو در این نمایش پرشکوه ، نقش آن دختر زیبای حاکمی...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 20 اردیبهشتماه سال 1387 09:52
چارلی چاپلین می گه : شاید زندگی آن جشنی نباشد که آرزویش را داشتی ، اما حال که به آن دعوت شدی تا میتوانی زیبا برقص!!!
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 10 اردیبهشتماه سال 1387 22:28
افکارتان را عوض کنید. تنها دو گروه نمی توانند افکارشان را عوض کنند ، دیوانگان تیمارستان و مردگان گورستان !!!
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 31 فروردینماه سال 1387 21:05
همیشه مثل یک عقاب زندگی کن. خوب اوج بگیر ، خوب ببین و موقعیت های خوب را شکار کن !!!
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 23 فروردینماه سال 1387 21:42
توماس واتسن گفته است: این که انسان خیال کند ناکامی دشمن موفقیت است ، اشتباهی است متداول . ناکامی معلم است ، معلمی سخت گیر ، اما بهترین معلم . بگذار ناکامی برایت فایده داشته باشد!!! Have a good week
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 15 فروردینماه سال 1387 13:52
برای به دست آوردن چیزی که تا به حال نداشته اید باید چیزی بشوید که تا به حال نبوده اید.
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 12 فروردینماه سال 1387 14:51
طلوع می کند آن آفتاب پنهانی زسمت مشرق جغرافیای عرفانی دباره پلک دلم می پرد نشانه چیست شنیده ام می آید کسی به مهمانی کسی که نقطه ی آغاز هر چه پرواز است تویی که در سفر عشق خط پایانی کنار نام تو لنگر گرفت کشتی عشق بیا که یاد تو آرامشی است طوفانی *قیصر امین پور*
-
به بهانه برگزاری جشت سال تحویل
چهارشنبه 29 اسفندماه سال 1386 15:50
چه قدر دنیا کوچک است دلم گرفته به اندازه غروب های جمعه از شلمجه زنده برگشته ام مثل ماهی های قرمز تنگ کوچکمان دست و پا می زنم اما حصار شیشه ای شهر مرا اسیر خود کرده دلم گرفته می خواهم خون دل بخورم تا شاید عقده های سنگین دلم بارانی شود کلاغ ها ، سمفونی سیاه خود را بر ما تحمیل کرده اند و جز روشنایی چشمان سید در این...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 3 اسفندماه سال 1386 16:06
- چرا گرفته دلت مثل آن که تنهایی - چقدر هم تنها - خیال می کنم دچار آن مرگ پنهان رنگ ها هستی - دچار یعنی... - عاشق - و فکر کن که چه تنهاست اگر ماهی کوچک دچار آبی بیکران دریا باشد. - چه فکر نازک غمناکی...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 29 بهمنماه سال 1386 21:14
وقتی تقدیر به دستمان یک لیموترش می دهد از آن شربت کنیم!!!
-
خوشبخت کیست؟
یکشنبه 21 بهمنماه سال 1386 20:07
و تنها خوشبخت او آن کسی که امروز را روز خود می نامد و با آسوده دلی می تواند بگوید: « ای فردا ! هر چه توانی کن که من امروز را بتمامی زیسته ام. » Have a nice day
-
از خدا توانایی خواستم ...
یکشنبه 14 بهمنماه سال 1386 21:55
از خدا توانایی خواستم ... او سختی ها را سر راهم قرار داد تا مرا نیرومند سازد از او درایت خواستم ... او مشکلات را به من نشان داد تا آن ها را حل کنم از او سعادت خواستم ... او قدرت فکر و عمل را به من داد تا کار کنم از او شجاعت خواستم ... او خطرها را پیش روی من قرار داد تا بر آن ها چیره شوم از او عشق خواستم ... او...
-
تحول
جمعه 12 بهمنماه سال 1386 15:56
اگر شما تغییر نکنید از بین می روید.
-
یک سال گذشت
شنبه 6 بهمنماه سال 1386 19:45
سلام دوستان دیروز قاصدک یک ساله شد. به همین زودی یک سال گذشت.
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 1 بهمنماه سال 1386 20:15
هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق